به تازگی تحقیق بسیار جالبی در یکی از دانشگاههای آمریکا انجام شده است که نتیجه آن، همه توصیه های موکد روانشناسان را مبنی بر تاثیر درددل کردن، زیر سئوال میبرد. بر طبق این تحقیق افرادی كه از رنجها و تالمات خود صحبت نمیكنند و به عبارتی در سكوت با رنجهایشان كنار میآیند، آسیب كمتری به روح و روان خود وارد میكنند و درصد سلامت روانشان بالاتر است.
برای من كه خیلی جالب بود از این نظر كه غالب اوقات بعد از صحبتكردن در مورد ناراحتیهایم با دیگران، به طور موقت تسكین پیدا میكنم ولی در اندك مدتی بعد سنگینی آن بیشتر آزارم میدهد. به نوعی انگار دامنه حضور و تسلطش را در زندگیام وسیعتر كردهام. حتی اگر موفق شوم بر آن غلبه كنم، جایی در همین نزدیكیها و در ذهن آدمی دیگر حضور دارد و همین ذهنم را بیش از قبل مشغول میكند. البته همیشه اینگونه نیست ولی در بیشتر اوقات چرا.
تحقیق بالا به طور خاص بر روی افرادی كه در حادثه 11 سپتامبر حضور داشتهاند و جان بهدر بردهاند، صورت گرفتهاست.
برای من كه خیلی جالب بود از این نظر كه غالب اوقات بعد از صحبتكردن در مورد ناراحتیهایم با دیگران، به طور موقت تسكین پیدا میكنم ولی در اندك مدتی بعد سنگینی آن بیشتر آزارم میدهد. به نوعی انگار دامنه حضور و تسلطش را در زندگیام وسیعتر كردهام. حتی اگر موفق شوم بر آن غلبه كنم، جایی در همین نزدیكیها و در ذهن آدمی دیگر حضور دارد و همین ذهنم را بیش از قبل مشغول میكند. البته همیشه اینگونه نیست ولی در بیشتر اوقات چرا.
تحقیق بالا به طور خاص بر روی افرادی كه در حادثه 11 سپتامبر حضور داشتهاند و جان بهدر بردهاند، صورت گرفتهاست.
۵ نظر:
سلام...میدونی وقتی به نوشته ات فکر کردم یه چه حسی رسیدم؟این مطلب حقیقت داره چون من فکر میکنم زمانی که ما از مشکلاتمون برای دیگرون حرف میزنیم در هر گفتگوی ساده اون رو برای خودمون بزرگتر و غیر قابل حل تر میسازیم...اما وقتی خیلی ساده اون مشکل رو به یک جای دورافتاده و خاک گرفته از ذهنمون میسپاریم یعنی به این باور رسیده ایم که این مشکل چیز حاد و دشواری نیست انقدر که حتی ارزش گفتگو و اتلاف وقت رو هم نداره...به همین سادگی میتونیم از اون مشکل گنده یک مساله پیش و پا افتاده ساده بسازیم و به راحتی فراموشش کنیم
می دونم که حتما من را متهم می کنی که مته به خشخاش می گذارم و از این حرف ها. ولی گذشته از حست که برایم محترم است، ممکنه بگی این تحقیق را کی انجام داده، کی بوده و چقدر اعتبار داره؟
افشین جان فعلا اطلاعات چندانی نمی تونم بهت بدم چون مجله اش که یا نظام پزشكی بود یا مجله پزشكان گیلان در خانهتكانی اخیر جزو زایدات به حساب آمده! اما خودم هم دنبالش هستم كه پیدایش كنم. اگر پزشك دیگری هم اینجا را میخواند، لطف كند یك نگاهی به آخرین شماره مجله نظام پزشكی بیاندازد و خبرش را به من هم بدهد.ممنون میشوم
دردهایمان را برای خودمان نگاه میداریم!
چه عجب اینجا درست شد. نمی تونستم پیام بزارم. توی مسنجر گفتنی ها رو گفتم!
رکساناو آوین
سلام نوشین جون دلمون برات تنگ شده
راستی چرا اینقدر سخت میشه براتون comment گذاشت
به امید دیدار
ارسال یک نظر