۹/۲۱/۱۳۸۱

تناقضي در وجودم هست و من بين ميل به حمايت شدن و ميل به استقلال دست و پا ميزنم .ميكوشم تا ميل به استقلال را در خودم تقويت كنم كه البته بيشتر به ظاهر موفق به اينكار مي شوم . كشمكش هاي مداومي كه با خود دارم نهايتا يك روح خسته و فرسوده از من بر جا مي گذارد و به تناوب مرا دچار يك نوع بي تفاوتي مرگ اور مي كند كه در بحبوبه آن احوال هر گونه شوق به آنچه خوبي و زيبايي است از وجودم رخت بر مي بندد و من نگران آن زماني هستم كه فشارهاي عصبي و نگرانيهاي روزمرگي مرا به جايي برساند كه از پس جزر وجودم مدي در كار نباشد.

هیچ نظری موجود نیست: